یک / نقل شده است روزی شیطان محضر عابد واصلی رسید و او را به مباحثه دعوت کرد و عابد نیز پذیرفت. ساعتی در باب سنگین ترین مباحث اعتقادی بحث و گفتگو صورت گرفت. از قضا شیطان در این مباحثه شکست خورد! و لبخند زنان راه خروج را در پیش گرفت. عابد او را خطاب کرد و گفت: تو که شکست خورده ای، پس از چه رو لبخند بر لب داری؟ شیطان نگاه عاقل اندر سفیهی در وی بینداخت و گفت: می خواستم ساعتی از یاد خدا غافل شوی که شدی!
دو / از اضافه شدن 55 مورد تحریم جدید پس از توافق ژنو که بگذریم(+) ؛ از ضبط اموال بنگاه علوی به ارزش پنج میلیارد دلار که بگذریم(+) ؛ از توهین ها و تحقیرهای پی در پی به دولت و ملت ایران پس از شروع مذاکرات که بگذریم(+) ؛ از خوش خیالی ها و ذوق زدگی های ذلیلانه ی برخی مسئولین در ارتباط با چشم آبی ها که بگذریم ؛ از مرقومه ی شیخ حسن روحانی پس از اعلام توافق ضعیف ژنو که شامل "برداشته شدن بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریمهای یکجانبه" و "آغاز فروپاشی سازمان تحریم" بود که بگذریم(+) ؛ از سرخوردگی جبهه ی جهانی مقاومت مستضعفین که بگذریم ؛ …
معطل ماندن یک ساله ی فرایند پیشرفت علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران، پیش پا افتاده ترین حاصل مذاکراتِ طرف استکباری بوده است!
آقایان! با شیطان مذاکره نمی کنند، رجمش می کنند!
منبع:www.x-shobhe.com
ایکس - شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (نکتهها – به قلم شما) ع. چینیچیان:
مدتهاست که مباحثی پیرامون «تحریفهای عاشورا»، موضوع بحث محافل مختلف علمی و غیر علمی میباشد و البته برخی نیز با اشاره به چند تحریف احساسی، همه مجالس را زیر سؤال میبرند و یا حتی مسخره میکنند! اما امروز، با تحریفهایی ریشهایتر و خطرناکتر از گذشته، در تبیین نهضت امام حسین علیهالسلام مواجه هستیم.
تحریف، هر چه که باشد و به هر مقدار که باشد، مذموم و مضر و ظلم به یک "حقیقت" و مخاطبین آن است، به ویژه اگر در کلام یا سنّت خدا و رسول و اهل بیت علیهم السلام.
گاهی تحریفهایی در اشعار و سخنان برخی از مداحان و روضهخوانها، در مجالسی که به نام و برای بزرگداشت اهل عصمت علیهم السلام [به ویژه عزاداری در مصیبتهای ابا عبدالله الحسین علیهالسلام] شنیده میشود که البته به شدت مورد اعتراض علما، اندیشمندان، فقها و صاحبنظران قرار گرفته است و حق هم همین است. از بیانات استاد شهید، آیت الله مطهری (مندرج در کتاب تحریفهای عاشورا) گرفته، تا تذکرات مراجع محترم تقلید و ...؛ بسیاری نیز چنان سوء استفاده و ضد تبلیغ کرده و میکنند که گویا در این مجالس، به جز تحریفات، مطلب دیگری بیان نمیشود.
اما در هر حال، اکنون دورهی آن که یکی بگوید: لیلا (ع) در کربلا چنان کرد و دیگری بگوید: اصلاً آن بزرگوار در کربلا حضور نداشتند – یا یکی بگوید: حضرت عباس علیهالسلام در روز عاشورا سه هزار نفر را کشت و دیگری بگوید: دقیقهای یک نفر هم کشته باشد، این تعداد نمیشود – یا یکی بگوید: انگشت امام را برای انگشتری بریدند، و عالمی بگوید: تحقیق کردم، چنین اتفاقی نیفتاده است و شیعیان باید خوشحال باشند و ...، گذشته است. چرا که این عصر، بیش از هر برههی دیگری، عصر ظهور نهضت حسینی علیهالسلام و صف کشی یزیدیان و حسینیان در مقابل یک دیگر است.
تحریفهای امروزی، کمتر به وقایع و حوادث اتفاقیه اشاره دارد، بلکه بیشتر متوجه "تحریف در ماهیت، اهداف و آموزههای نهضت کربلاست"، یا به قول مقام معظم رهبری، همان "درسها و عبرتهای عاشورا".
به عنوان مثال: اگر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام فرمود که برای احیای "امر به معروف و نهی از منکر" قیام کرده است، و گفته شود که معروف «توسعه» و منکر نیز «فقر» است، یک تحریف آشکار و بسیار خطرناک است. تغییر نگاه به نهضت عاشورا، با عینک "جهان بینی مادی" میباشد.
قیام سیدالشهداء علیهالسلام، درس توحید، درس ولایت، درس وحدت حول محور امام (حبلالله)، درس شرافت و عزت انسانی، درس مقابله با ظلم، درس هیهات منّ الذله ... و درس شجاعت، شهامت، جهاد، قتال فیسبیلالله و شهادت بود. درس چگونگی چراغ هدایت و کشتی نجات شدن برای مردمان، به ویژه امت رسول الله صلوات الله علیه و آله بود، درس تمیز حق و باطل و شناخت اسلامی یزیدی و اسلام ناب محمدی (ص) بود.
حال اگر گفته شود: درس عاشورا، "درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین" با دشمنان است، چرا که ایشان با "عمر سعد" مذاکره کرد، تحریف بزرگ و خطرناکی است. مثل این که کسی بگوید: پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، مبعوث شدند تا ابوسفیان را ببخشند یا صلح حدیبیه را امضا کنند!
بله، در جریان یک حرکت حق علیه باطل، دعوت هست - موعظه، نصیحت و مذاکره هم هست – معاهدهی منطقی با حفظ عزت، شرافت و منافع هم هست ...، اما قیام، عدم پذیرش سلطهی کفار و مستکبرین – استقامت (صبر)، مبارزه، جهاد و شهادت هم هست و هر کدام جایی دارد. و بصیرت یعنی این که انسان بداند در چه شرایطی قرار دارد. در موقعیت "شعب ابیطالب" است، یا در موقعیت "خیبر". در موقعیت صلح حدیبیه است، یا فتح مکه و یا کربلا و عاشورا.
البته در نهضت کربلا، مذاکره با امثال عمر سعد لعین و نیز تذکار و موعظه هم بود، اما چنین نیست که گفته شود: "ایشان خیمه زد تا با عمر سعد مذاکره کند و این درس کربلاست!"؛ دست کم آرایش و چینش خیمهها نشان میدهد که برای موقعیت جنگی و ممانعت هر چه بیشتر از نفوذ دشمن و تعرض برپا شده است و نه برای مذاکره با عمر سعد.
در حال امروزه تحریفها بسیار ریشهایتر و به مراتب خطرناکتر است، چرا که در اصل "شناخت" و نیز "نوع نگاه" در پیروان و پویندگان آن راه، ایجاد اعوجاج میکند.
دقت کنیم که هم "صفین" گذشته است و هم "عاشورا"؛ اما هر دو جریان ادامه دارد. در موقعیت "صفین" جنگ با حیله پیروز شد، قرآنها سر نیزه رفت و یاران امیرالمؤمنین علیه السلام فریب خوردند؛ اما در کربلا قرآن به مسلخ کشانده شد. حالا اگر در تبیین نهضت امام حسین علیهالسلام برای ادامه دهندگان آن راه، شرایط صفینی توصیف شود، تحریف بزرگی صورت گرفته است. پس مراقب باشیم که در موقعیت کربلا، صفینی نگردیم.
منبع:www.x-shobhe.com
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام دوستان – آیا تا به حال به موضوع «به جای» فکر کردهاید؟ در روز یا در هفته چقدر میشنویم: «آیا بهتر نبود به جای این آن بود و یا به جای این کار آن کار را میکردند؟» و یا خودمان با خودمان میگوییم: ای کاش به جای این، آن بود!
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و قابل تأمل آن که معمولاً در این جایگزینیها، اغلب حق است که «به جای» باطل، قربانی میشود و «به جایش» باطلی است که احیا میگردد!
به همین شبهاتی که در همین چند سال اخیر بسیار مخاطبش قرار گرفتهاید دقت کنید و ببینید چقدر از تاکتیک و حربهی «به جای» استفاده شده است؟ به عنوان مثال:
- آیا بهتر نبود «به جای» آن که مردم به حج بروند، پولش را برای بیخانمانها خانه سازی میکردند؟
- آیا بهتر نبود مردم «به جای» زیارت رفتن، پولش را برای فقرا لباس میخریدند؟
- آیا بهتر نبود مردم «به جای» هزینه برای ساخت ضریح حرمها، برای گرسنگان غذا تهیه میکردند؟
- آیا بهتر نبود مردم «به جای» هزینه جهت ترمیم و بازسازی حرمها (که با بمبگذاری ویران شده)، خانه سازی میکردند؟
- آیا بهتر نبود «به جای» آن که نماز را به عربی بخوانیم، فارسی میخواندیم؟
- و ...
البته کمتر اتفاق میافتد که بگویند: آیا بهتر نبود هزینههای تشریفاتی ازدواج و مراسمش را صرف زندگی خودمان (فقیران پیش کش) میکردیم؟ به جای سفر به آنتالیا، دست دو جوان را میگرفتیم، به جای لباسهای بِرند (که همه یا تولید داخل است یا چین)، یک لباس معمولی میپوشیدیم و به جایش برای چهار نفر دیگر لباس تهیه میکردیم و یا به جای تماشای بازی فوتبال، چند 90 دقیقه مطالعه میکردیم و ... .
علت اصلی و ریشهی «به جای»:
«به جای»، ریشه در تکوین و قوانین عالم هستی دارد.
این عالم را خداوند متعال خلق کرده است و قوانینش را نیز او وضع و حاکم کرده است و خداوند و خالق دیگری هم وجود ندارد.
پس، ابلیس یا سایر شیاطین انس و جنّ، نمیتوانند در مقابل این عالم و هر چه در آن هست، عالم دیگری با قوانینی دیگری بیافرینند نمایند و انسان را به آن دعوت کنند، لذا تنها راه باقیماندهی آنها برای فریب انسان، همان جا به جا سازی است. خدای کاذب، «به جای» خدای حقیقی – محبوب و معشوق دروغین «به جای» محبوب واقعی – دین و مکتب ساختگی «به جای» دین حق – امام باطل و پیشواها و الگوهای دروغین «به جای» امام حق و ... .
خداوند متعال میفرماید که ریشهی همه انحرافات این است که برخی از مردم، «به جای» خدا، چیزهای دیگری را محبوب و معشوق و هدف «ند» قرار میدهند، بعد هر محبتی که باید نسبت به خدای حقیقی داشته باشند را به آن خدای دروغین تعلق میدهند؛ اما مؤمنین هر محبتی را به جای خودش دارند و شدت محبتشان نیز الله جلّ جلاله است:
« وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ » (البقره، 165)
ترجمه: و برخى از مردم در برابر خدا همانندهایى [به جای او] برمىگزینند و آنها را چون دوستى خدا دوست مىدارند؛ ولى کسانى که ایمان آوردهاند، شدت محبتشان الله (جلّ جلاله) است، کسانى که [با برگزیدن بتها به خود] ستم نمودهاند، اگر مىدانستند هنگامى که عذاب را مشاهده کنند تمام نیرو[ها] از آن خداست و خدا سختکیفر است.
چند مثال:
وقتی خدایان، اهداف، محبوبها و معشوقهای دروغین «به جای» معشوق حقیقی قرار گرفت، چیزی به این عالم هستی اضافه نمیشود، هیچ قانونی نیز در تکوین الهی تغییر نمیکند و فقط بشر است که «بدل میخورد». بدلی «به جای» اصلی.
دنیای مجازی «به جای» دنیای واقعی – توهم و خیال «به جای» تعقل و تفکر – پیروی از نظریه «به جای» پیروی از علم - دوست دختر یا پسر، «به جای» همسر – رابطه نامشروع «به جای» مشروع - سکس به جای عشق – حتی مرد «به جای» زن (Gay) و زن «به جای» مرد (Les.) - فسق و فجور «به جای» تفریح – رفاه زودگذر دنیایی «به جای» سعادت و فلاح همیشگی دنیوی و اخروی – لقمه حرام «به جای» کسب حلال – ربا و معاملات ربوی «به جای» سرمایهگذاری، قرض الحسنه، مضاربه و ... - حقوق بشر «به جای» حقوق الهی – لیبرال دموکراسی غربی «به جای» حرّیت الهی بشر – لذت نفس حیوانی «به جای» حیات و نشاطِ کمال انسانی – حکومت استکباری «به جای» حکومت عدل – جهانی شدن امریکایی گلوبالیسم (Globalism) به جای «حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام) – دزدی «به جای کار» ... و خلاصه دنیا و محبت آن، «به جای» آخرت و محبت به آن. لذا فرمود: «حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئهٍ».
کار شیطان، فقط «بدل زدن»، باطل «به جای» حق است. در هر موضوع، یا هر زمینه، یا هر چیزی.
منبع:/www.x-shobhe.com
در وایبر و فضای مجازی شایع شده: آیا بهتر نبود به جای هزینه برای عزاداری و گریاندن، دل یتیمی را شاد مینمودیم ، به جای نذری، به زلزله زدهها و ... کمک میکردیم؟ (تعداد کثیری از پایگاهها، گروههای وایبری و کاربران گرامی)
ایکس – شبهه / پاسخگویی به سؤالات و شبهات:همه ساله، به غیر از هجمه مستمر شبهات در اعتقادات و علایق دینی مردم، نزدیک به محرم که میشود، همجمهی مضاعفی علیه مراسم عزاداری، مداحیها و مداحها و ...، به راه میافتد؛ و البته تردیدی نیست که دل آنها نه برای یتیم سوخته و نه برای گرسنگان و ...، بلکه فقط از بُغض امام حسین علیه السلام و نگرانی از حیات، استمرار و پویایی این خط در فکر و قلب مردمان است.
*- از آنها بپرسید: حال شما که اصلاً با خود امام حسین علیهالسلام نیز کاری ندارید، چه رسد به عزاداری و هیئت، تا کنون دل چند یتیم شاد کردهاید، به ساخت و ساز چند مدرسه یا بازسازی خانههای ویران کمک کردهاید؟
*- بپرسید: آیا تا به حال شده که به خود بگویید: هزینهی جشن تولدها، عقد و عروسیها، میهمانیها، لوازم آرایش و لباسهای آن چنانی، خودروی لوکس و سفرهای داخلی و خارجی، کافیشاپها، والنتاینها و خوشگذرانیهای حلال و حرام من و ...، وقف بچه یتیمها و گرفتاران، حتی ابتدا در میان خویشاوندان و همسایگان؟
*- بفرمایید: آنهایی که هزینهی برای ساخت و بازسازی حرمها – برگزاری هر چه باشکوهتر مجالس عزاداری در مساجد و هیئتها و ... را پرداخت میکنند، اغلب نه تنها سرمایهدار نیستند، بلکه اتفاقاً از اقشار متوسط به پایین میباشند و جالب آن که کمک به یتیمان و بیبضاعتها نیز بیشتر از طریق همین قشر صورت میپذیرد. و البته ثروتمندان و متمولین انسان، مسلمان و شیعه نیز کم نیستند و به وظایف خود عمل کنند. الحمدلله.
مهم:
اسلامی که مسلمانان و به ویژه اهل ولایت معتقد و عامل به آن هستند، در مباحث اقتصادی نیز نظامی کامل و فرامینی جامع دارد. خمس - انواع زکات، چون زکات فطره، زکات مال و حتی زکات علم – صدقه و انفاق دارد. حق یتیم، حق فقیر، حق پژوهشگر و جویای علم، حق همسایه، حق مستضعف، حتی حق در راه مانده "وابن السبیل" و ...، در آن لحاظ شده است و مردم مسلمان نیز به حد توان و بضاعت خود به این فرامین عمل میکنند. پس لزومی ندارد که "به جای" این کار حسنه، آن کار حسنه گذاشته شود و یکی حذف شود. این یک حقهای است تا هیچ کدام انجام نگیرد.
نکتهها:
*- تردید نفرمایید که هیچ علاقمند به اسلام و امام حسین علیهالسلام و نیز هیچ اهل معرفتی به کربلا و عاشورا، چه مسلمان باشد یا غیر مسلمان – شیعه باشد یا سنّی – ایرانی باشد یا خارجی – ثروتمند باشد یا متوسط یا فقیر و ...، با زنده نگهداشتن یاد و راه سیدالشهداء علیهالسلام، به ویژه در قالب برپایی عزاداریها در محرم و صفر، مخالف نیست و به حد خود نیز صدقه و انفاق دارد؛ و هم چنین، هیچ مخالفی نیز به فکر اسلام، مسلمین، کشور، فقرا، زلزلهزدهها، مدرسه سوختهها و ... نمیباشد.
*- گمان ننمایید که این پیامهای وایبری و انشاهای وبلاگی را یک سری انسانهای فرهیخته و فهمیده و روشنفکر صادر مینمایند، بلکه شایعات را دشمنان میسازند – عملهی آماتور ظلمه (نه حرفهای) و نوکران بیجیر و مواجب پخش میکنند و عوام نیز میخرند، حتی به قیمت دین، دنیا و آخرت خود. شاید بتوان گفت: تنها کالایی که در دنیا هیچ گاه دچار کمبود و یا تورم نمیشود و همیشه در بازارها فراوان است و مشتری هم دارد، همان "حرف مُفت" است که فقط جهت اغوای اذهان عمومی عرضه میشود، چنان چه خداوند متعال خود فرمود:
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ» (لقمان، 6)
ترجمه: و برخى از مردم کسانىاند که سخن بیهوده (حرف مفت) را مىخرند تا [مردم را] بىهیچ دانشى از راه خدا گمراه کنند و آیات الهى را به ریشخند گیرند براى آنان عذابى خوار کننده خواهد بود.
*- دشمنان به خوبی میدانند که نفی توحید، اسلام و قرآن کریم [به ویژه در جوامع اسلامی] ممکن نیست. بیش از هزار سال تلاش کردند و نشد، بیش از سه قرن ممالک اسلامی را به استعمار و مردم مسلمان را به استثمار کشیدند و نشد، بیش از یک قرن است که قتل عام عمومی و نیز نسلکشی مسلمانان را به راه انداختند و نشد، هر چه بیشتر اسلامهراسی را ترویج کردند، مردم در امریکا و اروپا نیز بیشتر اسلامگرا شدند ...؛
اما، در عین حال میدانند که اسلام بدون اعتصام به "حبل الله" – اسلام بدون "ولایت" – اسلام بدون "امام حق"، قرآن بدون اهل عصمت علیهمالسلام - همان اسلام معاویهای و یزیدی میشود و خروجیاش جز وهابی، سلفی، تکفیری، داعش و ... چیزی نخواهد بود.
دشمنان به خوبی میدانند، هم چنان که امام خمینی رحمة الله علیه فرمود: این انقلاب، از دل تکایا و هیئتها بیرون آمده و نتیجهی همان عزاداریهای سنّتی است – میدانند که بیداری، بصیرت، قیام و استقامت مسلمانان، با تأسی به نهضت امام حسین علیهالسلام و درسها و عبرتهای عاشوراست ... . لذا از هیچ حملهای علیه عزاداریهایی که یاد و خط امام حسین علیهالسلام را زنده و پویا نگه میدارد، عواطف را تهییج میکند، دلها را بیرون میریزد و عشقها را به ظهور میرساند و پرده از عقول بر میدارد، ابایی ندارند.
*- دشمنان میدانند که صدها هزار پیام وایبری و وبلاگ ...، و دهها میلیون ارسال و اشتراکگذاری، در یک حرکت اجتماعی، خنثی و حتی رسوا میشود و معلوم میگردد اثر چندانی نداشته است. چرا که آن ادعا و اهانت و استهزاء و ضد تبلیغ در فضای مجازی است، و این حضور انسانها در میدان. لذا میخواهند با آن حربه، در صفوف یکپارچهی و هم هدف و هم صدای مردم در این میادین، شکاف ایجاد نمایند. میخواهند کربلا را صفین کنند.
منبع:www.x-shobhe.com
خرج کردن برای امام حسین بهتر است یا اینکه بتوان به فقیری کمک کرد؟ یا به جای اینکه برای حسینیهها خرج کنیم یا به سفرهای مکرر زیارتی برویم مشکل کسی را حل کنیم؟ آیا ثواب بیشتری نمیبریم؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات:ابتدا دقت کنیم که راههای وسوسهی شیاطین انس و جنّ متفاوت است و به هر کسی نیز از راه خودش وارد میشوند. قرار دادن هزاران هزار کار دیگر در مقابل زیارت رفتن و یا خرج کردن برای مساجد، حرمها، حسینهها و مراسم، یکی از همین وسوسههای شیطانی و القائات دشمنان میباشد.
تردید ننمایید اگر برای همان فردی که ایجاد سؤال میکند «آیا خرج کردن برای حسینه یا مراسم یا زیارت بهتر است یا فقرا؟)، مراسمی مثل جشن نامزدی و عروسی یا سفر تفریحی و یا هزاران هزینهی تفریحی و اسرافی دیگر پیش آید، هرگز فکر فقرا را به مخیلهاش راه نمیدهد.
یک مثال ملموس:
شما در میان مسلمین و مؤمنینی که از توان مالی برخوردارند، بسیار دیدهاید که روزی چند وعده سُفرهی آنچنانی میاندازند و غذای چرب و لذیذ میخورند، ماهی چند وعده نیز از پیتزا و مرغ سوخاری و فست فوت گرفته تا شیشلیک و برگ، غذای رستورانی میخورند، اما در عید فطر که نوبت به پرداخت فطریه برای سیر کردن گرسنگان میرسد، بحث میکنند که آیا برنجخوار هستند یا نانخوار و سعی میکنند آن که کمتر است را به خود اختصاص دهند. در حالی که اساساً نه نانخوار هستند و نه برنجخوار، بلکه گوشتخوار و لذیذ خوار هستند و یک وعده طعام نیز قیمتی ندارد که به این همه بحث بیارزد.
الف – امر خیر، یکی و دو تا و هزار تا نیست. لذا هر امر نیکو و خیری، در جای خودش خوب و گاه لازم است. رسیدگی به فقرا، نیازمندان و مستضعفین، به ویژه اگر در میان خویشاوندان یا نزدیکان و همسایگان باشند، نه تنها امری بسیار نیکو، بلکه لازم و ضروری است و اگر کسی عمداً اهمال کند، مورد مؤاخذه نیز قرار میگیرد. بر پایی شعائر اسلامی، حفظ آنها، تبلیغات و ...، به ویژه در مباحث و مسائلی که در آگاهی و بیداری مردم و جهت دادن به اذهان عمومی نقشآفرین است نیز امری بسیار نیکو و البته لازم و ضروری است و اهمال در آن نیز مورد سؤال خواهد بود.
ب – هیچ لزومی به «قیاس» یا قرار دادن «این به جای آن» وجود ندارد. شما از یک سو میتوانید بگویید: «این فرد گرسنه است، پس من چرا به حسینه کمک کنم، بلکه برای او نان و گوشت میخرم» - از سوی دیگر میتوانید بگویید: «البته عقل، قلب، روح و اعتقادات مردم، به مراتب مهمتر و حیاتیتر از معدهی آنهاست؛ مضاف بر این که با برپایی حسینهها و مساجد، دین احیا میگردد و کمکهای مالی به نیازمندان نیز به صورت مستمر و بیشتر صورت میپذیرد و ...».
ج - پس، هر کس هر دلیلی برای توجیه کار خود میتواند بیاورد و این که گفته میشود به جای حسینه، مسجد، زیارت و عزاداری به فقرا و گرسنگان و ... کمک کنیم، ظاهرش قشنگ است، اما باطنش به خاطر اولاً دور کردن مردم از تفکرات و گرایشات اعتقادی و سرمایههای معنوی و ارتباط با اهل عصمت و اولیاء الله است و ثانیاً به خاطر مادی کردن فکر و قلب مردم است. و گرنه فرد مؤمن از هیچ کدام باز نمیماند. هم به نیازمند کمک میکند، هم به مسجد و هیئت و هم زیارت میرود و همه نیز خیر و صواب است و ثواب دارد.
ج – اما این که ثواب (پاداش) کدام بیشتر است؟
باید دقت کنیم که برای خدا چرتکه نیاندازیم، محاسبه حقتعالی عددی، ریالی، کیلویی و متری نیست و بسیار دقیق و عادلانه است و به قول معصوم علیهالسلام: «خداوند متعال راجع به بهشتاش گول نمیخورد». لذا نزد خداوند متعال آن عملی [از واجب یا مستحب]، نیکوتر و مأجورتر است که با اخلاص بیشتری انجام پذیرد. خواه کمک به مستمند باشد و خواه زیارت یا عزاداری یا کمک به ساخت مسجد و مدرسه و بیمارستان.
ضربه شمشیر امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام، به خاطر شدت اخلاصش وزینتر و والاتر از عبادات انسانها و ملائک گردید و نه به خاطر طول شمشیر و یا شدت ضربه.
از این رو خداوند متعال در کلام وحی تصریح مینماید که از این قربانیهای شما، گوشت و خونش به من نمیرسد، بلکه اخلاص و تقوای شما ملاک محاسبه است:
«لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ» (الحجّ، 37)
ترجمه:هرگز [نه] گوشتهاى آنها و نه خونهایشان به خدا نخواهد رسید ولى [این] تقواى شماست که به او مىرسد این گونه [خداوند] آنها را براى شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده.
پس، اصلاً ذهن خود را درگیر این «این بهتر است یا آن»، یا «این به جای آن» ننمایید و سعی کنید با اخلاص و بصیرت، از هر صوابی (کار خیری) بهرهای ببرید.
کلان شهر اصفهان که بیش از 2 میلیون جمعیت دارد امروز از ساعت 10 صبح شاهد حضور تقریبا 2000 نفری از مردمی بود که با تبلیغات گسترده در شبکه های اجتماعی و بعضا رسانه های ماهواره ای روبروی دادگستری مرکزی این استان تجمع نموده بودند؛ با چشمان خود می دیدیم که اکثریت افراد بخاطر حمایت از قوه قضاییه و دستگاه های امنیتی در این فراخوان مردمی حضور پیدا کرده بودند و می گفتند که فارغ از بحث ها و جدل های سیاسی به دنبال اعلام خواسته خود از خدمتگزاران خدوم خود در نظام اسلامی هستند، چرا که مدتی است واقعا ترس و استرس خاصی از حضور عزیزان خود در جامعه دارند. اما عده ی قلیلی که شاید خوشبینانه به 200 نفر میرسیند و در میان این جمعیت خود را صحنه گردان و سخنگوی مردم میخواندند با شعارها و هدایت چند جوان صورت پوشیده و بعضا سبز پوش شعارهایی بعضا در تضاد با ارزش های الهی و انقلابی دادند و مسئولان ارشد کشوری و استانی را نظیر وزیر اطلاعات ، معاون اول قوه قضاییه ، مجلس شورای اسلامی ، امام جمعه اصفهان ، نیروی انتظامی و... را مورد شعارهای تند و تیز خود قرار می دادند که به جز ان تعداد معدود دیگر مردم که در حاشیه این تجمع نظاره گر بودند همراهی نمی کردند و بعضا معترض این برخورد این جماعت بودند.
• پایـگاه جوان انقلابی | JavanEnghelabi.Ir :
حامد صادقی :
ـ
آقایونی که دارین آماده میشنن واسه محرم …
یادتووون نره [امام]حسین[ع] قیام کرد در راه مبارزه با ظلم .
برادرا!داره به نوامیسمون ظلم میشه . امنیت از اونا گرفته شده همش دچار استرسن …
کربلا هر جایی میتونه باشه جایی که توش با ظلم مبارزه بشه اسمش کربلاست …
کربلای امروزی یادتون نره …
وعده ما فردا (چهارشنبه) ساعت 10 صبح رو به رویی دادگستری اصفهان .
ـ
متن بالا گوشه ای از یکی از فراخـوان های مردمی برای تجمع مردم اصفهان روبروی دادگستری این شهر در انزجار از حرکت غیرانسـانی اسیدپاشی به صورت مردم این شهر بوده است؛ فراخوانی که از غیرت حضرت سید الشهدا(ع) سخن گفته شده بود ولی از عفاف و حیای زینبی(س) سخنی به میان نیامده بود و گفته نشده بود که چرا در شهر شهید پرور اصفهان که ففط در یک روز مردان و زنان مومن و انقلابی آن 375 شهید را تشیع نموده بودند، باید وضعیت عفاف و حجاب اش به گونه ای باشد که به گفته آنان به «زنان بدحجاب» آنچنانی آن اینگونه سو قصد گردد؟!
ـ
شاید از خیابان شهیدان نیکبخت اصفهان تا مزار گلزار شهدای این شهر چندصد متری فاصله نباشد اما امروز اصفهان شاهد تجمعی بود که به اسم انزجار از “پدیده شوم اسید پاشی” و “مزدوزان سلب کننده آرامش مردم”، به محل تجمعی برای عده ای قلیلی مبدل گشته بود که در پس شعارهای به ظاهر زیبا و موجه خود به دنبال غرض های کثیف سیاسی خود علیه نظام و اسلام و مقدسات و آرمان های شهدای این شهر انقلابی بودند؛ امری که تقریبا توسط اکثریت قاطع حاضران همراهی نشد و فقط هیاهوی عده ای قلیل جلب توجه خاصی می نمود و امروز خوراک رسانه های و بلندگوهای استکبار جهانی تبدیل شده است.
ـ
کلان شهر اصفهان که بیش از 2 میلیون جمعیت دارد امروز از ساعت 10 صبح شاهد حضور تقریبا 2000 نفری از مردمی بود که با تبلغیات گسترده در شبکه های اجتماعی و بعضا رسانه های ماهواره ای روبروی دادگستری مرکزی این استان تجمع نموده بودند؛ با چشمان خود می دیدیم که اکثریت افراد بخاطر حمایت از قوه قضاییه و دستگاه های امنیتی در این فراخوان مردمی حضور پیدا کرده بودند و می گفتند که فارغ از بحث ها و جدل های سیاسی به دنبال اعلام خواسته خود از خدمتگزاران خدوم خود در نظام اسلامی هستند، چرا که مدتی است واقعا ترس و استرس خاصی از حضور عزیزان خود در جامعه دارند.
اما عده ی قلیلی که شاید خوشبینانه به 200 نفر میرسیند و در میان این جمعیت خود را صحنه گردان و سخنگوی مردم میخواندند با شعارها و هدایت چند جوان صورت پوشیده و بعضا سبز پوش شعارهایی بعضا در تضاد با ارزش های الهی و انقلابی دادند و مسئولان ارشد کشوری و استانی را نظیر وزیر اطلاعات ، معاون اول قوه قضاییه ، مجلس شورای اسلامی ، امام جمعه اصفهان ، نیروی انتظامی و… را مورد شعارهای تند و تیز خود قرار می دادند که به جز ان تعداد معدود دیگر مردم که در حاشیه این تجمع نظاره گر بودند همراهی نمی کردند و بعضا معترض این برخورد این جماعت بودند.
ـ
خواندن دست جمعی سرود “یار دبستانی من” و دادن شعارهای “نترسید نترسید ما همه با هم هستیم” ، “اسید پاشی قطع نشه ایران قیامت میشه” و… و کف زدن ها و اختلاط دخترها و پسرهای بزک کرده در جمعیت ناخود آگاه هر بیننده ای را به یاد دوران سیاه فتنه 88 و سبک آن تظاهرات ها می انداخت که متاسفانه پس از سعه صدر مسئولین قوه قضاییه و ماموران امنیتی و حتی پس از حضور حسن رحیمی دادستان عمومی و انقلاب استان اصفهان و حسین حسینزاده جانشین فرماندهی نیروی انتظامی استان اصفهان در محل تجمع حاضر و شنیدن رودروی سخنان معترضین و دادن اعتماد خاطر به مردم ، اما عده ای قصد حرکت این تجمع مردمی به خیابان اصلی چهارباغ بالا و حرکت به میدان انقلاب اسلامی(مرکز شهر) را داشتند که نیروهای انتظامی مجبور به دخالت برای جلوگیری از برهم زدن نظم عمومی شهر شدند.
ـ
در این تجمع بیش از هرچیز اختلاط اقایان و بانوان و استفاده از نمادهای بعضا فمنیستی و توهین های تلویحی به ارزش های اسلامی توسط آن عده معدود به چشم میخورد که خوشبختانه توسط قاطبه مردم همراهی نمیگردید.
ـ
ـ
ـ
اما در این باره ذکر چند نکته مهم و ضروری میرسد :
ـ
اولا در این ماجرای اسید پاشی هم ، جریان انقلابی و مومن جامعه به دلیل عدم اطلاع رسانی دقیق به موقع، فضای خبری و تحلیلی این ماجرا را عملا در دست رسانه های ضدانقلاب انداخت و انها با رسانه های بی شمار خود به خوبی از این ماجرا موج سواری کرده اند به گونه ای که طبق گزارش های رسمی اکثر قربانبان از بانوان محجبه و مومن جامعه و بعضا از خانواده معظم شهدا بوده اند ولی بیگانگان برای پیگیری مقاصد شوم خود این بانوان را بدحجاب معرفی نموده و حرکت اسید پاشی را در راستای امر به معروف نیروهای حزب اللهی جامعه به همگان القا نمودند!
ـ
دوما بی شک مردم ولایتمدار و مومن اصفهان همچون سابقه درخشان خود در دفاع از ارزشهای الهی و اسلامی و انقلابی این بار هم به نظام مقدس اسلامی و قوه قضاییه و نیروهای امنیتی خود اعتماد کامل داشته و دارند و دلیل تجمع گوشه ای از مردم این سرزمین برای دفاع از خادمین خود برای مقابله و پیگیری جدی تر این مساله بعنوان معضل اول و اصلی شهرشان شده اند و میتوان به طور قاطع گفت که دلیل این تجمع برای حمایت از نظام اسلامی برآمده از اراده های خودشان بوده است ولی متاسفانه عده ای معدود با شعارهای ساختارشکنانه و تحرکات اشوب طلبانه خود این تجمع را خوراک خوبی برای رسانه های بیگانه نمودند به گونه ای که بر اساس مشاهدات میدانی نگارنده آن تعداد معدودی که شعارهای ساختار شکنانه سر میدادند نه برای انزجار از پدیده شوم اسید پاشی و امنیت بانوان شهر بلکه برای مقاصد شوم دیگری وارد این میدان شده بوده اند و کل تجمع را به حاشبه کشانده اند.
ـ
ـ
سوما سخن دیگر ما با برادران و خواهران دینی کشورمان و مسئولین عزیزمان می باشد که :
الف) به راستی از زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از سال 70 تا امروز هشدارهای جدی درباره جنگ نرم فرهنگی دادند چه عملکردی قابل ذکر داشته اند و این سخن و هشدار 20 سال گذشته رهبری را چقدر در میدان عمل لبیک گفته اند؟ چرا هنوز باید فریضه امر به معروف ونهی از منکر که یکی از فروع مورد تاکید اسلام عزیز است باید مغفول باقی مانده باشد؟
ـ
ب) روحانیون محترم با وجود اعتماد و احترام گسترده مردم به آنان و دارا بودن منابر بزرگ عمومی برای این ارزش الهی چقدر از این فرصت برای پیش برد احکام و مسایل عینی و عملی جامعه همچون امر به معروف و نهی از منکر، اهمیت عفاف و حجاب و ارزش های انقلابی و… اختصاص داده اند؟
ـ
ج) از طرفی مردم عزیز خودمان باید به خدای خویش و وجدان خود پاسخگو باشند که بعنوان یک مسلمان چقدر با روش های جذب کننده به دنبال انجام این فریضه در جامعه یا حداقل در بین اعضا خانواده خود بوده اند؟
ـ
د) و باید از مسئولین عزیز پرسید که تشکیل وزارت امر به معروف و نهی از منکر که از تاکیدات بزرگان دینی است به کجا رسیده است و این عزیزان پاسخ دهند برای حمایت و آموزش صحیح به آمران به معروف و ناهیان از منکر چه قدم بزرگ و ملموسی را برداشته اند؟ چرا باید پس از 36 سال از عمر پربرکت نظام اسلامی برخی نیروهای انقلابی و مومن جامعه را به افراطی گری و داعشی بودن متهم نماید؟ ایا اگر انان چهره حقیقی اسلام ناب محمدی(ص) و منویات امام و رهبری را به خوبی بیان میکردند کسی دیگر برای تشخیص این موضوع با مشکلی مواجه بود؟
ـ
ـ
و نکته آخر : این گونه اقدامات خرابکارنه و ضدامنیتی ممکن است در هر دوره ای رخ دهد و بی شک دشمنان قسم خورده این نظام مقدس و این کشور سرافراز دست از توطیه برنخواهند داشت ولی بجاست ما نیز فارغ از این بحث های سیاسی کمی نیز به وظایف دینی و اخلاقی خود تاملی نماییم و بدانیم در نظام اسلامی همه ما در مسایل اجتماعی همچون عفاف و حجاب و امر به معروف و نهی از منکر و انتقال مفاهیم الهی و انقلابی که خون هزاران شهید به پای ان ریخته شده است به دیگران موظف هستیم و بی شک روز قیامت در مورد آن باید پاسخگو باشیم.
منبع: bgh.ir
«یک عده به ظاهر شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش میآید میگویند ما میلرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.» این جدیدترین اظهار نظر آقای روحانی در قبال منتقدان سیاستهای دولتش بود، ادبیاتی که البته انتقادات دوستان روحانی را نیز به دنبال داشت.
به گزارش رجانیوز، شاید نکتهای که در حاشیه ادبیات تند و به جهنم گفتن روحانی به منتقدان قرار گرفت، بزدل و ترسو خطاب کردن منتقدان سیاست خارجی دولت یازدهم بود. منتقدینی که بسیاری از آنها سالها سابقه گذشتن از جان و مال خود و حضور در جبهههای دفاع مقدس را داشتهاند. و این در حالی است که این روزها افرادی متولی اداره امورات سیاست خارجی دولت یازدهم هستند که نه تنها دوره نوجوانی و جوانی خود را در ایران سپری نکردهاند بلکه برای اولین بار نه در دوران جنگ که پس از پایان جنگ تحمیلی از پلکان هواپیما پیاده شده و پای در کشور گذاشتند.
آنچه در ادامه میخوانید، اظهار نظر برخی از منتقدین سیاست خارجی دولت یازدهم است که رئیسجمهور از آنان به عنوان بزدل و ترسو یاد کرد:
بزدل بیسواد شماره یک: دکتر فریدون عباسی، رزمنده دفاع مقدس؛ جانباز ترور و استاد دانشگاه در رشته فیزیک هسته ای
ما نباید مدعی باشیم که چرا آنان اتباع ما را تحریم و ترور میکنند؟نباید در در مذاکرات از این ابزار استفاده کنیم؟!
جک استراو باید جواب ترور شهید علیمحمدی را میداد .چرا این موضوع را در ایران از او مطالبه نکردند؟ من مطمئن هستم MI6 در این ترور دست داشت اما اینان وارد کشور ما شدند، برگشتند اما هیچ کسی این سؤال را از آنان نکرد.
امیدواریم تذکراتی که به مسئولان داده شد، در دور بعدی مذاکرات مشاهده شود و آنان مانند انسانهای اولیه نباشند که همه چیز را از صفر شروع کنند و در مذاکرات از تجربیات گذشتگان استفاده کنند. آمریکا وقتی ما را در مقابل خود نرم دید موارد دیگری را که ربطی به مذاکرات نداشت را به ما تحمیل کرد.
بزدل بیسواد شماره دو :مهندس سعید قاسمی، استاد دانشگاه در رشته معماری، معاون شهید همت، سردار دفاع مقدس:
در این دسته بندی چندروز اخیر –پروفسورها و بیسوادها- جزء دسته بیسوادها هستم .
فلسطین که نه غزه چهل کیلومتر طول و سی و پنج کیلومتر عرض و یک میلیون و نیم جمعیت دارد. اسرائیلیها در یک نبرد 22روزه و با تمام امکانات نتوانستند کاری بکنند. چرا نتوانستند؟ این را بپرسید؟
«چقدر وقیحند این جان کری و وندی شرمن که هنوز هیچی نشده باز گزینهها را روی میز میگذارند. بعد هم با عجله همهاش را میخواهند. هنوز هستهای به نتیجه نرسیده راجع به موشکهای بالستیک و حمایت ایران از حزب الله و... صحبت میکنند. آقایان پروفسور! ما که بیسوادیم شما چگونه مذاکره کردید که اینها همهاش را میخواهند؟ چرا جواب دندان شکنی نمیدهید؟»
بزدل بیسواد شماره 3:محمد کوثری، فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص) در دوران دفاع مقدس
مسولین هسته ای می گویند برخی مسائل که مربوط به امنیت ملی است را نمی توان به صورت عمومی بیان کرد. اما آیا این مسائل را در کمیسیون امنیت مجلس هم نمی توانند بگویند؟ وقتی در کمیسیون این مسائل بیان نشد ما مجبور شدیم به صورت عملی صحبت کنیم. نماینده بانک مرکزی، هواپیمایی و کشتی رانی در کمیسیون امنیت حضور پیدا کردند و گفتند از بعد از لغو برخی تحریم ها هنوز هیچ تغییری ایجاد نشده و ما حتی یک دلار هم نتوانسته ایم برداشت کنیم، فقط فضا خوب شده است! وقتی هیچ اقدامی انجام نشده ما حق داریم نگران و دلواپس باشیم
ما در جریان مذاکرات دوران قبل بودیم و هیچ نگرانی از آن نداشتیم. سال 83 من در مورد بحث هسته ای از ستاد کل مسولیت داشتم. شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفته بود بحث امنیتی این موضوع به ستاد کل سپرده شود. وقتی به نطنز رفتم همه چیز را رصد کردم و در جریان امور بودم. تیم مذاکره کننده ایرانی در آن زمان هر روز در حال پیشرفت بود. وقتی 20 درصد به ما داده نشد، با تصمیم مقام معظم رهبری خودمان اورانیوم 20 درصد را تولید کردیم. از طرف دیگر در مقابل خواست طرف مقابل چیزی داده نمی شد و آن ها هم تحریم را بیشتر می کردند. . آیا ما سال 59 بحث هسته ای داشتیم که محاصره اقتصادی شدیم؟ آیا در آن زمان بحث موشکی و هسته ای مطرح بود که جنگ به ما تحمیل شد؟ بحث این ها نیست، آن ها می گویند شما نباید پیشرفت داشته باشید.
بزدل بیسواد شماره 4: علیرضا پناهیان، استاد دانشگاه و رزمنده هشت سال دفاع مقدس
برگزاری چنین جلساتی دو قاعده اصلی دارد، یک قاعده آن به این معنی است که پشتیبانی نیروهای انقلابی است که میتواند به مذاکرهکنندگان قدرت دهد.قاعده دیگر برگزاری چنین جلساتی این است که اگر چنین اقداماتی پشت سر مذاکرهکنندگان نباشد چرخ انرژی هستهای که هیچ، چرخ کارخانجات نیز نمیچرخد.اگر مذاکرات موجب رونق اقتصادی و افزایش عزت کشور شود آن مذاکره در خدمت جمهوری اسلامی است و اگر مذاکراتی به تقویت جایگاه جمهوری اسلامی منجر نشود این مذاکره محکوم به شکست بوده و از طرف انقلابیون مطرود است
بزدل بیسواد شماره 5:علیرضا زاکانی جانباز دفاع مقدس و متخصص پزشکی هسته ای
به بنده گفتند دلواپس هستید و من گفتم بله دلواپسم؛ بیش از همه آقای ظریف و تیمش باید دلواپس باشد چون با یک تیم دشمن و جنایتکار روبه رو است و هر لحظه ممکن است خوی سلطهگریاش گل کند یا با بهانهجویی مسیر را بنا به خواست خود پیش ببرد.
خود آقای رئیسجمهور کمی عصبانی است، بنده وی را دعوت به حفظ آرامش و رعایت حقوق منتقدین میکنم، تا نگاه از بالا به پایین صورت نگیرد، نباید دیگران را بیسواد بخوانند. اطرافیان رئیسجمهور نیز باید اطلاعات صحیحی را به رئیسجمهور و یا مقام مسئول برسانند، رئیسجمهور را از مردم جدا نکنند و نگاه قبیلگی نداشته باشند.
http://www.rajanews.com/
لحن عجیب و غریب روحانی که هر روز بیمحاباتر از قبل میشود بیش از این که از عصبانیت وی از برخی افراد و گروهها حکایت کند، از شکست خوردن زودهنگام دولت بدون برنامه روحانی پس از یک سال از سرکار آمدن خبر میدهد.
شمارش معکوس زوال اولین دولت چهارساله ایران اسلامی به گوش میرسد…
در دولت اعتدال و تدبیر و یک مشت از همین واژه های قشنگ، سبک جدیدی از تحمل منتقد و رعایت ادب در ادبیات رییس دولت را به نظاره نشسته ایم…
آن کس که اسب داشت، غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
——-
حسن روحانی در همایش رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور سخنرانی میکرد گفت: یک عده به ظاهر شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش میآید میگویند ما میلرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.
bgh.ir
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری «نبأپرس»، به تازگی تصویری از یکی از تکتیرانداز رژیم صهیونیستی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که وی در این تصویر اعتراف میکند که در طول یک روز 13 کودک فلسطین را کشته است. این نظامی صهیونیست به کشتار کودکان فلسطینی افتخار میکند. آمار شهدای فلسطینی در امروز یکشنبه بیست و هفتمین روز تجاوز به غزه به 1400 نفر رسید. بر اساس آخرین گزارشها هشتاد درصد این افراد غیرنظامیاند و یک چهارم این شهدا کودک هستند. در تاریخ جنگها، رکوردگیری کشتههای نظامیان از سوی تکتیراندازها امری معمول است، مثلا بر همین اساس، یک سرباز فنلاندی با کشتن 505 نفر از افراد دشمن در جنگ مشهور به نبرد زمستان، رکورد بهترین تکتیرانداز را برای خود ثبت کرده است؛ اما این حرکت سرباز ارتش رژیم صهیونیستی در رکوردگیری از کشتار کوکان تاکنون مورد مشابهی در میان تکتیراندازها نداشته است. در عرف بینالملل، ارتشهای منظم از کشتار زنان و کودکان در جنگ پرهیز میکنند.